English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
net profit U سود ویژه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
neurologist U ویژه گر اعصاب
evening dress U لباس ویژه شام یامهمانی شب
evening dresses U لباس ویژه شام یامهمانی شب
specially U ویژه
strain U دگروشی ازدیاد طول ویژه
strains U دگروشی ازدیاد طول ویژه
nail U حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
nailed U حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
nails U حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
peculiarly U بطور ویژه یا خاص شخصا"
view U جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
viewed U جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
viewing U جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
views U جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
capital U ارزش ویژه
particulars U ویژه
trait U نشان ویژه
traits U نشان ویژه
wedge U چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedged U چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedges U چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedging U چوب اهنی ویژه ضربه برشی
express U ویژه
expressed U ویژه
expresses U ویژه
expressing U ویژه
paint U پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
paints U پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
appliance U ماشینی که به ویژه در خانه استفاده میشود
appliances U ماشینی که به ویژه در خانه استفاده میشود
jubilee U روز ازادی سال ویژه
jubilees U روز ازادی سال ویژه
bar U جای ویژه زندانی درمحکمه
bars U جای ویژه زندانی درمحکمه
pointlessly U بی انکه معنی ویژه یا لطفی داشته باشد
dissolve U جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
dissolves U جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
proceeds U وصولی سود ویژه
pathologist U پزشک ویژه گیر اسیب شناسی اسیب شناس
pathologists U پزشک ویژه گیر اسیب شناسی اسیب شناس
physiologist U ویژه گر فیزیولوژی
physiologists U ویژه گر فیزیولوژی
glare U انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glared U انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glares U انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
showpiece U نمونه ممتاز ویژه نمایش
showpieces U نمونه ممتاز ویژه نمایش
expert U ویژه گر
expert U ویژه کار
experts U ویژه گر
experts U ویژه کار
dead weight U ویژه وزن
dead weights U ویژه وزن
garb U پوشاک ویژه
monograph U ویژه نگاشت
monographs U ویژه نگاشت
chaplain U کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
chaplains U کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
compute U انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
computed U انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
computes U انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
particular U ویژه
specialist U ویژه گر
specialist U ویژه کار
specialists U ویژه گر
specialists U ویژه کار
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
specific U ویژه
specifics U ویژه
specialty U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty U اختصاص کیفیت ویژه
specialty U ویژه گری
characteristic U نشان ویژه
characteristic U صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristic U آنچه مخصوص یا ویژه است
characteristically U نشان ویژه
characteristically U صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristically U آنچه مخصوص یا ویژه است
lingo U زبان ویژه
lingoes U زبان ویژه
specialises U ویژه گری
specialises U ویژه کاری کردن متخصص شدن
specialising U ویژه گری
specialising U ویژه کاری کردن متخصص شدن
specialize U ویژه گری
specialize U ویژه کاری کردن متخصص شدن
specializes U ویژه گری
specializes U ویژه کاری کردن متخصص شدن
specializing U ویژه گری
specializing U ویژه کاری کردن متخصص شدن
coaster U کشتی ویژه خط ساحلی
coasters U کشتی ویژه خط ساحلی
juncture U بحران موقعیت ویژه بهم پیوستگی اتصال
privilege U حق ویژه
net U ویژه خرج دررفته
net U ویژه
nets U ویژه خرج دررفته
nets U ویژه
nett U ویژه خرج دررفته
nett U ویژه
Other Matches
idiosyncrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
to watch for certain symptoms U توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups U گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
speciality U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
praetorial U متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
extra special U ویژه
special character U ویژه
adhoc U ویژه
paticular U ویژه
priviege U حق ویژه
special U ویژه
idiocrasy U ویژه
specific humidity U نم ویژه
peculiar U ویژه
prerogative U حق ویژه
special <adj.> U ویژه
extra <adj.> U ویژه
prerogatives U حق ویژه
gastronomist U ویژه گرخوراک
booths U جای ویژه
proper volume U ویژه حجم
standing orders U اوامر ویژه
indicium U نشانه ویژه
kink U ویژه گی فرریز
labeled cargo U کالای ویژه
monocular U ویژه یک چشم
versions U شرح ویژه
monkish U ویژه راهبان
zoologist U ویژه گرجانورشناسی
morbid U ویژه ناخوشی
standing order U اوامر ویژه
life guard U هنگ ویژه
lacrimal U ویژه اشک
lachrymal U ویژه اشک
habiliments U جامه ویژه
characteristics U نشان ویژه
rarely U بااستادی ویژه
characteristic number U ویژه مقدار
specific gravity U گرانی ویژه
characteristic function U ویژه تابع
cariologist U ویژه گر قلب
bylaw U قانون ویژه
byelaw U قانون ویژه
body guard U هنگ ویژه
idiom U زبان ویژه
acoustician U ویژه گر اواشنود
idiom U تعبیر ویژه
characteristic root U ویژه مقدار
proper value U ویژه مقدار
favourite or vor U ویژه مخصوص
booth U جای ویژه
idioms U تعبیر ویژه
extra equipment U متعلقات ویژه
equity capital U ارزش ویژه
endemical U ویژه یک قوم
electrical resistivity U مقاومت ویژه
eigenvalue U ویژه مقدار
specific gravities U گرانی ویژه
eigenfunction U ویژه تابع
ecotype U بوم ویژه
conizance U نشان ویژه
idioms U زبان ویژه
specific rotation U چرخش ویژه
specific resistance U مقاومت ویژه
specific lattice U شبکه ویژه
specific humidity U رطوبت ویژه
specific heat U دمای ویژه
specific heat U گرمای ویژه
specific drawdown U افت ویژه
specific donor U دهنده ویژه
specific cost U هزینه ویژه
specific viscosity U گرانروی ویژه
specific volume U حجم ویژه
special session U نشست ویژه
extraordinary meeting U نشست ویژه
(not one's) cup of tea <idiom> U علاقه ویژه
speleologist U ویژه گر غارشناسی
specific yield U ابدهی ویژه
specific weight U وزن ویژه
specific weight U سنگینی ویژه
species specific U نوع- ویژه
special verdict U تصمیم ویژه
resistivity U مقاومت ویژه
special effects U جلوههای ویژه
relative density U گرانی ویژه
regiospecific U جهت ویژه
quantum state U ویژه حالت
proper function U ویژه تابع
prerogatived U دارای حق ویژه
preceptorial U ویژه اموزگاری
praetorian guard U گارد ویژه
penologist U ویژه گر کیفرشناسی
particular lien U حق حبس ویژه
special symbol U نماد ویژه
special passport U پاسپورت ویژه
special party U گروه ویژه
special duty U کار ویژه
special drawing rights U حق برداشت ویژه
special drawing right U حق برداشت ویژه
special deposits U سپردههای ویژه
special character U دخشه ویژه
special case U مورد ویژه
special bastard U حرامزاده ویژه
special agreement U قرارداد ویژه
singular matrix U ماتریس ویژه
singular matrix U ماتریش ویژه
self weight U ویژه وزن
version U شرح ویژه
lineaments U نشان ویژه
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
prerogative U دارای حق ویژه
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
prerogatives U دارای حق ویژه
specialities U ویژه گری
specialization U ویژه گری
stall U لژ جایگاه ویژه
stalling U لژ جایگاه ویژه
lineament U نشان ویژه
speciality U ویژه گری
specialization U ویژه کاری
nutritionist U ویژه گر تغذیه
juveniles U ویژه نو جوانان
juvenile U ویژه نو جوانان
nutritionists U ویژه گر تغذیه
helio U ایینه ویژه مخابرات
he is in the know U اطلاع ویژه دارد
laid up in bed U پیشه ویژه رشته
metllurgist U ویژه گرفلز کاری
specific magnetic reluctance U مقاومت مغناطیسی ویژه
individualised U حالت ویژه دادن
specific fuel consumption U مصرف سوخت ویژه
lattice resistivity U مقاومت ویژه شبکه
individualises U حالت ویژه دادن
specific inductive capacity U فرفیت القایی ویژه
individualizing U حالت ویژه دادن
specific ion electrode U الکترود یون ویژه
school slang U اصطلاح ویژه اموزشگاه
individualizes U حالت ویژه دادن
humoursomeness U حالات ویژه گوناگون
specific heat capacity U فرفیت گرمایی ویژه
it is particularly difficult U یک دشواری ویژه دارد
individualized U حالت ویژه دادن
individualize U حالت ویژه دادن
specific ionization coefficient U ضریب ویژه یونش
individualising U حالت ویژه دادن
specific inductivity capacity U فرفیت القایی ویژه
special weapons U جنگ افزارهای ویژه
pediatrician U ویژه گر بیماریهای کودکان
pedlar french U زبان ویژه دزدان
peronality of laws U حالت ویژه قانون
physiographer U ویژه گر جغرافیای طبیعی
pinup U ویژه نصب به دیوار
special ammunition U مهمات مخصوص یا ویژه
silviculturist U ویژه گر پرورش جنگل
serologist U ویژه گر سرم شناسی
royal prerogative U حق امتیاز ویژه پادشاه
ratio of specific heats U نسبت گرمایی ویژه
particular specification U مشخصات ویژه در قرارداد
molar specific heat U گرمای ویژه مولی
molecular specific heat U گرمای ویژه مولی
mourning paper U کاغذ ویژه عزاداری
mycologist U ویژه گر قارچ شناسی
special operations U عملیات مخصوص یا ویژه
one particle eigenfunction U ویژه تابع یک ذره
ophthalmologist U ویژه گر چشم پزشکی
reluctivity U مقاومت ویژه مغناطیسی
specific rate constant U ثابت ویژه سرعت
speciality U اختصاص کیفیت ویژه
bested U دارای حالت ویژه
theoretician U ویژه گردر تئوری
cant U زبان ویژه مناجات
theoreticians U ویژه گردر تئوری
vocal U اوازی ویژه خواندن
boxes U اطاقک جای ویژه
asterium U عنصر ویژه ستارگان
anesthetist U ویژه گر هوش بری
to turn out U به نتیجه [ویژه ای] رسیدن
specialties U سهام با قیمت ویژه
specialities U اختصاص کیفیت ویژه
characteristic of somebody U صفت ویژه کسی
absolute specific gravity U سنگینی ویژه مطلق
anesthesiologist U ویژه گرهوش بری
adhoc ویژه امر مخصوصی
privileged U دارای امتیاز یا حق ویژه
box U اطاقک جای ویژه
dressing room U اطاق ویژه ارایش
germanity U صفات ویژه المانی
energy eigenstate U ویژه حالت انرژی
specific rotatory power U توان چرخشی ویژه
dressing rooms U اطاق ویژه ارایش
political scientist U ویژه گر علوم سیاسی
stereospecific polymer U بسپار فضا ویژه
vocals U اوازی ویژه خواندن
stereoregular polymer U بسپار فضا ویژه
for no p reason U بدون دلیل ویژه
syphilologist U طبیب ویژه گرسفلیس
the proper instinct of birds U غریزه ویژه پرندگان
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com